بازم تنهایی

بیچاره اسمان

.

.

.

.

.

دلش گرم خورشیدی ست که هر روز دورش میزند!

+نوشته شده در دو شنبه 22 دی 1393برچسب:,ساعت21:9توسط ساناز | |


ادامه مطلب

+نوشته شده در سه شنبه 16 دی 1393برچسب:,ساعت22:44توسط ساناز | |


ادامه مطلب

+نوشته شده در جمعه 12 دی 1393برچسب:,ساعت1:9توسط ساناز | |

من سامی بیگی نیستم ک بگم:

هیچی نمیفهممم فقط میخام باشی...

طوری میزنمت ک از وسط تاشی...

بعلههه اینجوریاس!


ادامه مطلب

+نوشته شده در شنبه 6 دی 1393برچسب:,ساعت13:25توسط ساناز | |


ادامه مطلب

+نوشته شده در سه شنبه 25 آذر 1393برچسب:,ساعت15:25توسط ساناز | |

بهش گفتــــــم دوستتـــــــــــــدارم بــــــاور نکرد

گفتــــــم تنهام نذار,تنهام گذاشت يه روز اومــــــــــد پیشم!

برام گل آورد! گریــــــه کــــــــرد گفت:پـــــــــــشیمونم! گفت:دوستــــــــــدارم!

میخواستم بــــــــــــــغلش کنم بگم بخشیدمش, بگم دوستتدارم امـــــــــــــا

اون رفتو خیسی اشکاشو رو سنگ قبـــــــــرم جـــــــــــا گذاشت...


ادامه مطلب

+نوشته شده در جمعه 21 آذر 1393برچسب:,ساعت12:0توسط ساناز | |


ادامه مطلب

+نوشته شده در جمعه 21 آذر 1393برچسب:,ساعت11:58توسط ساناز | |


ادامه مطلب

+نوشته شده در جمعه 21 آذر 1393برچسب:,ساعت1:15توسط ساناز | |


ادامه مطلب

+نوشته شده در جمعه 21 آذر 1393برچسب:,ساعت1:1توسط ساناز | |

امروز یک مرده شور را دیدم

آنچنان زیبا میشست ک حتی لکه ایی باقی نمیماند...

اما نمیدانم چرا پدرم ار او خوشش نمی اید؟!؟!؟!

و مادرم...مدام او را نفرین میکند...

او که ادم خوبیست...من او را دوست دارم...

فقط کاش ناخن هایش را میگرفت...تمام بدنم را زخم کرد!!


ادامه مطلب

+نوشته شده در سه شنبه 18 آذر 1393برچسب:,ساعت15:23توسط ساناز | |


ادامه مطلب

+نوشته شده در سه شنبه 18 آذر 1393برچسب:,ساعت15:12توسط ساناز | |

مرد سیگار میکشد.......

و

تو دود میبینی و او خاطره...


ادامه مطلب

+نوشته شده در دو شنبه 17 آذر 1393برچسب:,ساعت15:12توسط ساناز | |


ادامه مطلب

+نوشته شده در دو شنبه 17 آذر 1393برچسب:,ساعت14:27توسط ساناز | |

+نوشته شده در سه شنبه 5 فروردين 1393برچسب:,ساعت14:4توسط ساناز | |

نه زمستانی باش که بلرزانی و نه تابستانی که بسوزانی...

بهاری باش که برویانی...

نوروز 93 مبارک!

+نوشته شده در چهار شنبه 28 اسفند 1392برچسب:,ساعت18:15توسط ساناز | |

آهای اقای به اصطلاح محترم:

دیگه هیچ چیز من به تو مربوط نمیشه....جز حالم که اونم ازت به هم میخوره!!!!

زبان درازی

+نوشته شده در سه شنبه 27 اسفند 1392برچسب:,ساعت23:29توسط ساناز | |

آهااااااااااااااااااای

اون فیلم جدایی نادر از سیمین بود که بهش اسکار دادن

ب جدایی من و تو هم گوز نمیدن...

پس برگرد!

:)

+نوشته شده در دو شنبه 26 اسفند 1392برچسب:,ساعت11:6توسط ساناز | |

هیچ کس همراه نیست

.

.

.

.

تنهای اول:(

+نوشته شده در یک شنبه 25 اسفند 1392برچسب:,ساعت13:42توسط ساناز | |

برادران و خواهران لنگی...حد خودتون رو بدونین...

+نوشته شده در شنبه 24 اسفند 1392برچسب:,ساعت13:43توسط ساناز | |

اگه دلت صاف باشه...منتظر باش!!!!!

دهنت هم ب زودی صاف میشه....

+نوشته شده در پنج شنبه 22 اسفند 1392برچسب:,ساعت9:23توسط ساناز | |

+نوشته شده در چهار شنبه 21 اسفند 1392برچسب:,ساعت16:39توسط ساناز | |

آیا حرمت نانی که میخورید تا قلبتان بزند،بیشتر است؟؟؟؟

نان را میبوسند 

ولی چرا قلب را میکشند؟!؟!؟!؟!؟

+نوشته شده در سه شنبه 20 اسفند 1392برچسب:,ساعت14:49توسط ساناز | |

باس ب بعضی ها گفت واقعا ک حیف شد...

خدا اگه تورو زودتر خلق میکرد،قطعا از آفرینش الاغ منصرف میشد!!!!!!

+نوشته شده در دو شنبه 19 اسفند 1392برچسب:,ساعت14:10توسط ساناز | |

+نوشته شده در جمعه 16 اسفند 1392برچسب:,ساعت14:25توسط ساناز | |

+نوشته شده در پنج شنبه 15 اسفند 1392برچسب:,ساعت15:26توسط ساناز | |

 

خدایا...

فک کنم لیست اسم آدمهایت اشتباه شده...

اسم من ایوب نیست!!!!!!!!!!!

+نوشته شده در پنج شنبه 15 اسفند 1392برچسب:,ساعت13:54توسط ساناز | |

دختر:ازت شکایت میکنم!

پسر:چرا؟!؟!؟!؟

دختر:تو یه دزدی...تو قلب منو دزدی...

پسر:خب تو هم فامیلی منو واسه بچت بدزد،اون وقت حسابمون صاف میشه...

:)

+نوشته شده در چهار شنبه 14 اسفند 1392برچسب:,ساعت14:59توسط ساناز | |

+نوشته شده در یک شنبه 11 اسفند 1392برچسب:,ساعت15:2توسط ساناز | |

فرهاد محکم تیشه میزد تا نشنود صدای مردمانی ک می گفتند:

دوستت ندارد...

+نوشته شده در جمعه 9 اسفند 1392برچسب:,ساعت20:56توسط ساناز | |

چه اشتباه فاحشی...او عشق من بود و من تجربه او...

+نوشته شده در پنج شنبه 8 اسفند 1392برچسب:,ساعت21:49توسط ساناز | |